جدول جو
جدول جو

معنی کل پاشا - جستجوی لغت در جدول جو

کل پاشا
از توابع دهستان لاریجان شهرستان آمل
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ)
ابن افراسیاب پاشا. وی پس از پدرش، از طرف سلطان عثمانی والی بصره گردید. و در اواخر عمر به هند کوچ کرده و در آنجا درگذشت. وی در زبانهای فارسی و عربی و ترکی دست داشت و اشعاری از او نقل کنند. (از الذریعۀ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 751 بنقل از تذکرۀ نصرآبادی ج 3 ص 67)
وی از امرای متهور سپاه ایلدرم بایزید در جنگ با امیرتیمور گورکانی بود. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 508)
لغت نامه دهخدا
پدر محمدپاشا حاکم عادلجوز از امرای عثمانی معاصر شاه عباس اول است، رجوع به تاریخ عالم آرای عباسی ص 664 و 783 شود
لغت نامه دهخدا
(مِ)
یوسف... از وزرای سلطان عبدالعزیز و عربی الاصل بود و در زیر نظر عم خود عثمان پاشا تربیت یافت و از علمای عصر تحصیل علم کرد و در ادبیات ترکی و عربی و فارسی و شعر و انشا ماهر شد. به سال 1249 به مصر رفت. و در ظرف پنجسال به مرتبۀ سرلشکری (امیراللوایی) رسید داماد محمدپاشا شد و در اندک مدتی با پایۀ بیگلربیگی به عضویت مجلس عالی عدلیه و معارف منصوب شد و به مقامات مختلفی نائل آمدو در سال 1293 درگذشت. و در جنب بیمارستان غریبان که خود احداث کرده بود به خاک سپرده شد. کریم و نیکوکار و مدبر و دوراندیش بود. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
گربه ی نر
فرهنگ گویش مازندرانی
کنار آتش اجاق، رو به روی اجاق آتش
فرهنگ گویش مازندرانی
کسی که پایش معیوب است چلاق
فرهنگ گویش مازندرانی